تمــــــــام اعـــــضاء و جــــــــــوارحم
برای من كــــــــار می كنند !
جز این قلــــبم!
كه كار می كند
برای تــــــــــــو !!
وقتی من آمدم و دستم را به سویت دراز کردم
گفتی :
از قفس چه می دانی ؟
گفتم:
ـــ آزادی !!!!!!!!!!
ـــ از تنهایی چه طور ؟
ـــ هم زبانی !!!!!!!
ـــ از محبت چه ؟
ـــ عشق !!!!!!!!!
ـــ از بهار ؟
ـــ طراوت !!!!!!!!
ـــ از سفر ؟
ـــ انتظار !!!!!!!!!
ـــ از جدایی ؟؟؟.....
باز هم گفتی از جدایی؟!
سکوتم تو را شکست و به گریه انداخت !
به چشمانم نگاه کردی و گفتی : بگو...
آغوشم را به رویت گشودم و گفتم :
جدایی هرگز !!!!!!!!!!
بی تو می میرم!
دلم می خواهد نامت را صدا کنم
من آدم گوشه گیری نیستم
اما پای تو که در میان باشد
یک گوشه
قلبت را هم که به من بدهی
برایم کافیست
من تا آخر عمر
زندانی میمانم.
دوسـتــــتـــ♥ـــ دارمـــ
چــ♥ــوטּ تـنـهـا تـریــטּ فـکــر تـنـهــایــے مـنــے . . .
دوسـتــــتـــ♥ـــ دارمـــ
چــ♥ــوטּ زیـبـاتـریــטּ لـحـظـاتـــ زنــدگــے مـنــے . . .
دوسـتــــتـــ♥ـــ دارمـــ
چــ♥ــوטּ زیـبـاتـریــטּ رویــــاے خـــــوابــــ مـنــے . . .
دوسـتــــتـــ♥ـــ دارمـــ
چــ♥ــوטּ زیـبـاتـریــטּ خــاطــــراتــــ مـنــے . . .
دوسـتــــتـــ♥ـــ دارمـــ
چــ♥ــوטּ بـه یـکــــ نـگـاه ، عـــشـــقِ مـنــی
دوسـتــــتـــ♥ـــ دارمـــ
عــاشقــانـه هــايـم تــمـامـی نــدارنــد ..♥
.
وقــتـی تــو...♥
بــهـتـريـن اتــفـاق...♥
زنــدگـی ام هستی..♥
اَگــــَر ميدآني دَر دُنيــــآ کــَسي هست
که بـآ ديدَنــَش
رَنگ رُخســــــآرَت تغيـــير ميکنــَد،
و صــِداي قـــ ♥ ـــَلبـَت
اَبرويــَت را به تــآراج ميبــَرد،..
مــهـم نيــست که او مـآل تـــــو بــآشــَد…
مــهــِم اين استــ که
فقط باشد
زِندگـــــي کــُند ،
لـــــــِذَت ببرَد
و نــَفـــــــَس بـــکشــَد …
کــ ه تــو تنــهآ نیـــآز مـــن بــآشی
کــ ه تـــو تنــهــآ آرزویــم بــآشی
ایــن لحظــ ه هآ ـی نــآب عآشــقی
و مــن همــ ه زیبـآیی عـآشقـآنـ ه و رؤیـآیـی را فقـط بـآ تـو حـس میکنم.
نـَه از سَرم می اُفتـی نـَه از چشمـَمـ ...
كجـآے دِلـم نشستـهاے
كـه جايـت اينـقدر امـن اسـت ؟؟!!
دستاشو مشت کـرده بود...
پرسـیدم توي مشتت چـیه؟!
گفت : خودتـ نگـاه کن
دستاشو گرفتم و آروم باز کردم...
توی دستاش چیزی نبود!!!
گفتم : چیزی نیست کـه...!
دستامــو که توی دستاش بود فشـــرد و گفت:
نبــود...ولی "حــالا هست"!
روز هـآیــَم رآ
خیــآبـآن هـآی ایـن شـَهر گرفتـه انـد،
و شـَب هـآیـَم را خواب هـآی تــو
بیـولوژی هـَم نخوانـده بـآشی
میفـَهمی چـه مرگـَم است !
ﺑـﺎﯾــﺪ ﺑـﻪ ﺑـﻌـﻀــﯿـﺎ ﮔـــﻔـﺖ
آغوش بعضی هــا ...
علم را زيـر سوال مي برد !
آنــقــدر آرامــت مــی كــنــد ...
كه هيـچ مُسكنی ...
جــايش را نمی گيرد..!!!!
سخت است با گریه بنویسی دردهایت را
اما بگویند ؛
چه زیبا مینویسی
و لبخندی ساده و .
من در خویشتنم ،
باز هم ؛
همه ام را سکوت فرا میگیرد ...
………………گاهے سکــــــــوت ، همان دروغ است !
کمـــے شیک تر، روشنفکــرانـه تر
و با مسئولیت کمتر......................................
هر چه بــــــادا بــــــــــاد!
گریه هایم بی صداست عشق من بی انتهاست
رده پای اشکهایم رابگیر تا بدانی خانه عاشق کجاست
سخته حرفم رسیده وقت رفتن
گذشت اون روزا تو حرفا بودی حرف اول
حس می کردم اخیرا حرفات با خراشه ..... اون جا بود که فهمیدم این قصه اخراشه
وقت رفتنه , وقت دفن قلبمه............ حرفهای تلخت هم که نمک زخممه
تو که میدونستی من تکیه گاه محکمتم ..... بگو با من دیگه چرا د اخه نوکرتم
رسیده وقت رفتن هر چند من از دلت خیلی وقت رفتم
بيچاره ام خسته ام چشم انتظارم
توي اين پس كوچه ها تنها نذارم
نيستي از تاريكي شبها مي ترسم
بي وفا دارم توي سرما مي لرزم
ميترسم از غصه ها دووم نيارم
آخه هيچ نشونه اي از تو ندارم
آروم آروم دارم از غصه ميميرم
تو بگو نشونتو از كي بگيرم
مي ميرم اگه از تو نشوني نمونه عزيزم ...
مي سوزم تا نياي چشامو من به در مي دوزم...!
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار
***********
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق به هر بی سرو پایی نکنیم
ز غم كسي اسيرم كه ز من خبر ندارد
عجب از محبت من كه در او اثر ندارد
غلط است هر كه گويد دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد
گر چه دوری ز برم جان منی قطره اشکی و در دیده گریان منی
این مپندار که یادت برود از نظرم خاطرت جمع که در قلب پریشان منی
یادمان باشد وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم
در برابرش مسئولیم
در برابر اشکهایش
شکستن غرورش
لحظه های تنهایی
و لحظه های بیقراریش
یکی را در قلب خویش عاشقانه دوست میدارم ، کسی که نگاه عاشقانه مرا ندید و
لحظه ای که به او لبخند زدم نگاهش به سوی دیگری بود .
آری یکی را از ته دل صادقانه دوست میدارم ، کسی که لحظه ای به پشت سرش نگاه نکرد
که من چگونه عاشقانه به دنبال او میروم .
کسی را دوست میدارم که برای من بهترین است ، از بی وفایی هایش که بگذرم برای من عزیزترین است
دختران هرچقدر می توانند بد حجابی کنند : لباس های بدن نما بپوشند,در خیابان عشوه گری کنند,موهایشان را به نمایش بگذارند و….
بی خیال محرم و نامحرم فقط و فقط در این دنیا خوش باشید و با نامحرمان در خیابان ها اینگونه آب بازی کنید :
در هر صورت هر جور می توانید بدحجابی کنید :
پسران نیز فقط به فکر شهوت رانی باشند و اصلا به محرم و نامحرم توجه نکنند
دوست دختر و دوست پسر پیدا کنید و به شهوت رانی بپردازید مگر دنیا چند روز است ؟؟
به راستی دنیا چند روز است ؟؟
آیا این شهوت رانی ها دائمی و همیشگی ست ؟؟
خیر دوست عزیز !! چنین روزهایی نیز در پیش است پس ببینید :
تصویر زیر از مکانی ست که به آن غصال خانه می گویند
و اینجور که گفته می شود همه ما یک روزی روی تخت غصالخانه حمام خواهیم کرد ,حتی شما دوست عزیز
البته از اینجای کار به بعد قادر به انجام کارهای اول مانند شهوت رانی نیستید
در ادامه شما را در پارچه سفیدی به اسم کفن می پیچند و در یک اتاق کوچک مانند اتاق زیر قرار می هند :
می گویند اسم این اتاق کوچک قبر است و خیلی تاریک است
بعد دهنه قبر یا همان اتاق کوچک را می بنند
چقدر دنیا خوب بود لذت داشت !! ولی این اتاق بسیار تاریک است
گفته می شود اتفاقاتی در آن اتاق تاریک می افتد مثلا نسبت به کارهایی که در دنیا انجام داده اید بازخواست می شوید
شرمنده که از اینجا به بعد تصویر ندارم تا تصویری برایتان توضیح دهم
حضرت محمد (ص) شب اول قبر را سخت ترین شب می داند
امام صادق (ع) می فرماید در این شب است که دو فرشته نگیرو منکر قبر نزد شما می آیند و در مورد اعمال تان در دنیا از شما سوال می کنند
من وشما چه جوابی به آنها می دهیم ؟؟؟
واقعا چه جوابی؟؟
نظر يادت نرهاگه جنبه رو داري ميتوني نگاه كني و نميترسي برو ادامه مطالب بثيه ماجرارو ببين مطمعنم خيلي اثر ميزاره روت برو روي كلمه كه بقلش دوتا زبدر داره اگه ميخواي فعلا
نمیتوانم لحظه ای دور شوم از تو ،
درک کن چه حسی دارم ، همیشه میمانم مال تو...
کاش میشد سهم من از با تو بودن
تنها آرامش و عشق باشد نه دلتنگی و انتظارتو...
این روزها
آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست
که رخت های دلتنگیم را
فرصتی برای
خشک شدن نیست
همیشــــ ـــ ـه از آمدن ِ نــ بر سر کلماتــــــ ـــ ـ مـی ترسیــدَم !
نـ داشتن ِ تو ...نـ بودن ِ تو ...
نـ ماندن ِ تو ...
ϰ-†нêmê§ |